پرنده گولو

آتشی در درون من است که با نوشتن آرام می گیرد

پرنده گولو

آتشی در درون من است که با نوشتن آرام می گیرد

نوروز منی تو


تلاش میکنم کم کم کارهای خانه را خودم انجام دهم . عین باطری موبایل قدیمی وسط کارها شارژ خالی میکنم و باید نیم ساعتی درازبکشم و سرم  از صدا و تنم از خستگی دور شود تا بتوانم دوباره سرپا بایستم. ولی همین قدمهای کوچک خیلی حالم را بهتر کرده است. همین که با آقای جوگندمی بی تعارفم و درک میکند که گاهی در ثانیه ناتوان می شوم برایم مصداق نعمت است و حسینا جان شکر و هزاران شکر.

داشتیم با خواهرهمسرم حرف می زدیم و گفت گولو ما چون شاغل  و مستقل شدیم اینطور هستیم یا چون اینطور هستیم توانستیم شاغل و مستقل بشویم؟ و منظورش از اینطور، تحمل بسیار در مقابل درد جسمی و دم نزدن در مقابل درد بود. جوابی که نداشتم. بجایش موهای شلال مشکی زیبایش را ناز کردم و گذاشتم انگشتانم بجای من حرف بزنند.

انقدر کارهای  مختلف دارم و انقدر دغدغه دارم که نگو نپرس. انقدر تغییر و تحول در راه است که در تصور خودم هم نمیگنجد. دعا میکنم همه شان به خوبی و خوشی باشد و این از دستم برمیاد. غباری در باد و بادی به فرمان حسینا. مگر تا الان غیر از این بوده؟  شاید مقام تسلیم در مقیاس بسیار کوچک همین باشد. که بدانی توی دستهای امن هستی.

این عروسهایی که از روز اول همه چیز دارند حوصله شان سر نمیرود؟ دو روز است تازه پرده سفارش داده ایم. و چه کسی قدر پرده های کتان تک رنگ زیبا را می داند؟ آنکه چهار ماه با پنجره های پوشیده از روزنامه از زندگی لذت برده است!
نظرات 10 + ارسال نظر
فاطمه شنبه 21 تیر 1399 ساعت 07:36 ق.ظ

گولو جان درست می‌شود...و اون روز تو با همه وجود شیرینی نعمتها را مزه می‌کنی ...

سلام.
ان‌شاءالله.

مامان فرشته ها جمعه 20 تیر 1399 ساعت 11:34 ق.ظ

گولوی خوشگل دوباره بلند میشود می رقصد مامان میشود فقط گولو باید مثل همیشه نیمه پر را ببیند گولو جان من در زندگیم فهمیدم هر چه غصه بقیه را بیشتر بخوری غصه بیشتری جذب میکنی و بیمارتر میشوی این را باور کرده ام شدنی ها رو انجام بده نشدنی ها رو‌بسپار به خدا اکثر وبلاگها رو نگاه میکنم تا توی این دو‌هفته حال همه بد بوده تو عزیز دل مایی خدای مهربان اول تو را برای خودت بعد اقای جوگندمی و بعد ما حفظ می کند

سلام.
چه سناریوی زیبایی.

مامان فرشته ها سه‌شنبه 10 تیر 1399 ساعت 07:17 ب.ظ

گولوی تنبل کجایی چشمم خشک شد به در وبلاگ چرا نیستی بنویس

سلام.
در حال تنبلی.

دخترچه ات چهارشنبه 4 تیر 1399 ساعت 11:34 ب.ظ

سلام گولویم
خوب باشی؟
میدونی چقدر بغلت رو می خوام. بهم بگو که بهتری جانم.

سلام.
بیا بغلم ببینم.

فریبا چهارشنبه 4 تیر 1399 ساعت 10:17 ب.ظ

من یک سال پرده نداشتم چون پرده کتان تک رنگ پیدا نمی کردم.ولی بالاخره پیدا کردم.حست را درک می کنم

سلام.
مبارکه.

مونا یکشنبه 1 تیر 1399 ساعت 08:27 ب.ظ

گولو پرده هات مبارک!
چقدر ذوق کردم.

سلام.

پرژین جمعه 30 خرداد 1399 ساعت 10:36 ب.ظ

مگه چیزی بهتر از حال خوب هم داریم.خوشحالم که حالت خوبه.مستدام باد این حال خوبت

سلام.
مرسی بخاطر دعای زیبات.

فال پنج‌شنبه 29 خرداد 1399 ساعت 09:35 ب.ظ

خدایا شکرت

سلام.
خدایا شکرت.

وحیده سه‌شنبه 27 خرداد 1399 ساعت 09:47 ق.ظ

خدا رو شکر
تصور اتاقی با پرده های رنگی کتان و اینکه حال تو خوبه . .

سلام.
تصوری زیبا.

رویای ۵۸ یکشنبه 25 خرداد 1399 ساعت 03:59 ب.ظ

شکر خدا که بهتری...الهی که هر روزت همراه باشه با هزاران الحمدالله

سلام.
هزاران آمن.

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.