پرنده گولو

آتشی در درون من است که با نوشتن آرام می گیرد

پرنده گولو

آتشی در درون من است که با نوشتن آرام می گیرد

راهت سبز دوست قدیمی



امروز 17 اسفند 1400 تو رفتی. رفتی که ثمره تصمیم بزرگی که گرفتید ببینی. که تلخی های این چند سال را با نور تمیز ساحلی بشوری. که صبحها قبل باز کردن چشمهایت با خودت بگویی خدایا شکرت که خواب نیستم...

برو دوست خوب من. برو و خدا بهمراهت. برو آنجا یک گیلان برای خودت بساز و بخند، زیاد بخند، آنقدر که صدای خنده ی ابریشمی و زنگوله ای ات همه زندگی تان را پر کند...


پ.ن: روز زن هم مبارک