پرنده گولو

آتشی در درون من است که با نوشتن آرام می گیرد

پرنده گولو

آتشی در درون من است که با نوشتن آرام می گیرد

عاشقان را چه زیان گر عقلشان نکند مدد

نخیر افسرده نیستم. سرترالین میخورم و زندگی ام هم خوبه.

عصبی هم  نیستم . نه اول سیکل هست نه وسط نه آخرش.

گرسنه هم نیستم. اندازه گاو خورده ام و از قضا اندازه گاو هم شده ام.

کم خواب هم نیستم. اصولا اینجا باید به خرس اشاره ریزی کنم تا الگوی خوابم دستتان  بیاید

دلم میخواهد بشینم یک جایی عین خر گریه کنم. خرها گریه میکنند؟ لابد. فکر کن آن چشمهای زیبا مژه های برگشته و فر وقتی اشک آلود شوند چقدر زیباترند. به هر حال چشمهای من اندازه عدس است و عملا مژه ندارم.

من دلم برای دهه 80  برای 23 الی 25 سالگی. برای هورمون برای بی فکری برای خیلی چیزها تنگ شده. من دلم برای آن شلوارک ساتن سرخابی قدیمی ام تنگ شده. من دلم میخواهد برگردم و عاشق شوم. میخواهم هر آهنگی برایم معنا داشته باشد. گفتم آهنگ؟ آقا حله. 

هرگز وقتی نمی دانید چه ژانری گوش دهید سراغ پلی لیست جوانی تان نروید...

حل شد...

البته فکر کنم.

حل شد؟


نظرات 3 + ارسال نظر
مریم دوشنبه 16 مرداد 1402 ساعت 05:07 ب.ظ

به همین قبله قسم من امروز عصری دراز کشیده بودم وسط اتاق داشتم فکر میکردم چقد دلم برای جوونیام سن ۲۲ سالگی تنگ‌شده و همینجوری گوله به گوله اشکام میریخت الانم این متن را خوندم باز گریم گرفت انگار یه واشر از قلبهامون افتاده زمین و گمشده و پیچ و مهرش شل شده حس این روزام اینجوری گولو جونم

وای مریم
چی شد طرح قهوه ای زندگی رو انتخاب کردیم

دلی دوشنبه 16 مرداد 1402 ساعت 04:46 ق.ظ

درود گولو جان ،اول نوشته خوشحال شدم خوبی ،اخرش نگرانم کردی .خدا نکنه گریه کنی مهربون

سلام دلی جان
نمیدونم چم شده ولی سردماغ نیستم

Pariiish یکشنبه 15 مرداد 1402 ساعت 05:54 ب.ظ http://Magicgirl.blogsky.com

خوبه که حل شد.
من خیلی وقتا اون پلی لیست سالهای قدیمم گوش میدم احساس میکنم تیشه اخرو به ریشه خودم زدم.خوشبختانه من میتونم مثل اون دوست عزیزمون عرعر گریه کنم و ۹۹ درصد مواقع بعدش حالم خوب میشه

سلاااام
من نتونستم گریه کنم فقط گنداخلاق شدم

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.