نمیدانم تاثیر سن است یا شرایط جامعه یا چه، اما میل عجیبی به عزلت دارم و تریجح میدهم زندگی ام از صدا و تصویر و معاشرت و هر آنچه بتوان اجتناب کرد خالی باشد. مناسباتم اما با حسینا فرق کرده است. بیشتر حساب میبرم و بیشتر تشکر میکنم و خب بیشتر میترسم. دیروز بعد از یک فصل آبغوره گیری مبسوط رفتم وضو گرفتم و قبل از نماز مغرب و عشا که این روزها در شرکت میخوانم، دو رکعت نماز خواندم به کیفیتی در عنوان رفت...
خسته نباشی بانو
خدا قوت. کاشکی من پیامرسان خدا بودم و الان بهت میگفتم اون دو رکعت نمازت قبول شد و دعاهات مستجاب. یکی یکی دارن بهت ارسال میشن خوشی ها و خوبی ها
سلام
ممنونم
مگه ما همه پیامرسان خدا نیستیم؟
منکه قبولت دارم
نماز مغرب و عشا رو شرکت میخونی؟پس کی میرسی خونه؟؟!
سلام. حدود هشت شب