پرنده گولو

آتشی در درون من است که با نوشتن آرام می گیرد

پرنده گولو

آتشی در درون من است که با نوشتن آرام می گیرد

قیر هست،قیف نیست

سلام.

بازپرس نیامد. به همین سادگی. بعد از سه ساعت معطلی جلسه موکول شد به تاریخ نامعلوم در سال آینده. 

با اینهمه از دادسرا که بیرون آمدم انگار ترسهایم را آنجا جا گذاشته باشم، سبک بودم. تازه متوجه شدم بهار آمده و درختها جوانه زده اند و شکوفه و گل و آن هوای خاص اسفند را میشود دید و حس کرد. پنج روز دیگر تولدم است و دعاهای شما را کادوی زودهنگامم حساب کردم. ممنونم

نظرات 2 + ارسال نظر
اقیانوس چهارشنبه 20 اسفند 1399 ساعت 03:59 ب.ظ

چه مملکت خوووووبی داریم
من نذر شهدای گمنام کردم برات گولو جونم
خودم سر کنکورهام و قضیه دادگاهم اینجوری جواب گرفتم (نذر مخصوص این کاره. برای حاجتهای دیگه از این طریق اقدام نکنین )
ایشالا که این بار هم جواب بده
تولدت پیشاپیش هزاران هزار بار مبارک پرنده خوش الحان ما

سلام
نمیدونی این کامنت چقدر دلگرم و شادم کرد
هزاران بار ممنونم

مریم سه‌شنبه 19 اسفند 1399 ساعت 08:42 ق.ظ

خدا را شکر خوشحال شدم عزیزم نترس دعای ماها خصوصا من پشتته محکم و قرص باش

سلام
خیلی ممنونم

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.