سلام
چه ماههای سختی پشت سر گذاشتم. ان شا الله که ماههای پیش رو بهتر باشند و مهربان تر و سهل تر . مدتی است گویا زندگی دور کندتری را شروع کرده است. حداقل میشود گفت بجز دو سه تا دردسر بزرگ فعلا اوضاع بهتر است. راستش دارم اینجوری میگویم و تند تند خدا را شکر میکنم بلکه دلش به رحم بیاید. وگرنه موقع نوشتن همین جمله ها چند تا از آن درشت هایش را یادم آمد و از شما چه پنهان تیره پشتم لرزید...
آسیب های کرونا و قرنطینه تازه تازه دارد خودش را نشان میدهد. حوصله هایی که زود سر میرود و بغل هایی که دیگر نداریم و آدمهایی که پشت صفحه چت اسیر شده اند و همه چیز مجازی است جز دلتنگی که عجیب بوی الکل میدهد. کی فکرش را میکرد؟ و مردم هنوز ازدواج میکنند و هنوز باردار میشوند و هنوز بچه ها به دنیا می آیند... جنگ جهانی سوم آمد و من انتظارش را نداشتم.
صد البته همه اش که منفی نبوده. خنده های بلند من و لاله بوده. حاضرجوابی های قشنگ حنا بوده. مهربانی های دوست جان بوده. و طعم خوش زندگی با آقای جوگندمی که کام آدم را شیرین میکند و دلش را روشن.
سرجمع خدا را شکر.زندگی زیباست
سلام
به خدا من هم کامنت گذاشته بودم!
سلام دکتر
کامنتات خوشمزه است نگه میدارم برای خودم اول
الحمدلله.
ولی هنوز تو شوکم برا لعیا، چه یهویی شد! خیلی یهویی!
سلام
عین پریدن یه مرغ از قفس