پرنده گولو

آتشی در درون من است که با نوشتن آرام می گیرد

پرنده گولو

آتشی در درون من است که با نوشتن آرام می گیرد

شعب ابی طالب

وقتی که اوضاع نت بهم ریخت و فقط با وارد کردن آدرس مستقیم میشد به سایت های ایرانی دسترسی داشت، هیستوری گوشی ام رو به امید خیلی سایت ها چک کردم و متوجه شدم طی سه ماه اخیر چقدر با تصویر ذهنی ام فرق داشته ام. سرچ های گوگل و سایت هایی که زیاد سر زده بودم چقدر با من فرق داشت. اگه این هیستوری رو نشونم میدادن و میگفتند حدس بزن مال چجور آدمی هست، عمراً فکر میکردم مال خودمه...


امروز اینترنت دارم. صد البته کجدار و مریز هست ولی ایمیل دارم و ویکی پدیا و سرچ گوگل. دلم میخواد همه دنیا رو سرچ کنم. دلم میخواد جرات کنم مهاجرت کنم. دلم میخواد همه رو، همه ی همه رو بریزم توی چمدونم و برم. بی انصاف ها چرا با ما اینجوری میکنید. آخه توی کدوم چمدون دوستای من جا میشن؟ صنوبرهای حیاط خونه پدری لاله رو چجوری ببرم خارج؟ چهارراه ولیعصر رو مگه میشه تکون داد؟


خواهر زاده آقای جوگندمی رو بغل میکنم و فشار میدم. بوی شیر میده. بوی بهشت میده. اعتراف میکنم دلم غنج میره از تصور بچه داشتن. ولی با این بیماری و این مملکت و این سیستم برده داری این چیزا خیلی جرات میخواد و من به شجاعت معروف نیستم.


قصه های بیمارستان خیلی زیاد بود. یه روزی مینویسم که زندگی کردن بین آدمهای نیمه مرده چقدر سخته.یه روزی از شغل پرستارها می نویسم. از مصائب همراه مریض  بودن  مینویسم. و از درد بیمار بودن که چطور از درون آدم رو میخوره. انگار توی قلبت یه حفره ی توخالی باشه که تا ابد سیاهه.


حالم خوبه. به نسبت اول آبان که بستری بودم حالم خوبه. به نسبت دهه آخر مهر که روده هام رو عق میزدم حالم خوبه. ولی میفهمم از درون یه چیزایی خوب کار نمیکنن. گاهی قلبم خیلی میکوبه. انگار گنجشک توی قفسه سینه ام گیر کرده. گاهی بی حوصله ام و از همه متنفرم. گاهی نفسم با درد میره و میاد. ولی میفهمم اینا همه خوبن اگه یادم نره یه روزی همین حال آرزو بود برام. برای همین این روزها الحمدلله قشنگ تری میگم. شیرین تر اینکه لازم نیست برای آقای جوگندمی حالم رو توضیح بدم. نگاهم میکنه و می دونه... الحمدلله


من دلم می خواد شب یلدا رو توی خونه خودمون باشیم. لطفاً دعا کنید که این اتفاق به خیر و خوشی برامون بیفته.



نظرات 53 + ارسال نظر
دریا شنبه 2 آذر 1398 ساعت 11:35 ق.ظ

اینترنت شما وصله؟وایییی خوشبحالتون ، یعنی براتون باز میشه گوگل و سایتای خارجی؟

سلام
بله وصل هست

یک عدد مامان شنبه 2 آذر 1398 ساعت 11:35 ق.ظ http://kidcanser.blogsky

ایشالله که به ارزوت می رسی ..یلدا منتظرت هست
نمی دونم برات نوشتم یا نه ولی خیلی به یادت بودم و هی اسم بیماریت رو سرچ می کردم که ببینم چجور بیماری هست و هی با خودم می گفتم حتما از پسش برمیاد

سلام عزیزم
برام نوشتی
دارم با سرعت مورچه کامنت ها رو تایید میکنم
لامصب رو دیدی؟ از اسمش اینجوری برمیاد که بیماری ساده باشه
بعد علائم رو میخونی نوشته خستگی و بی حالی بعد تهش نوشته ظرف سه هفته میکشه!!!

تیلوتیلو شنبه 2 آذر 1398 ساعت 11:30 ق.ظ http://meslehichkass.blogsky.com


برات از خداوند بهترینها را میخوام
منم توی این چند روز به خیلی چیزها فکر کردم... اما فهمیدم هنوز یا دلم خیلی کوچک است یا چمدانم... شاید باید بزرگ شوم
ما همچنان نه گوگل داریم و نه سرچی و نه هیچ چیزی شبیه به آن و ایمیل به رویاهامون پیوسته

سلام
فعلا وای فای های شرکتی وصل هستند
تیلو واقعا باید بریم؟
حتی تصورش سختمه

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.