پرنده گولو

آتشی در درون من است که با نوشتن آرام می گیرد

پرنده گولو

آتشی در درون من است که با نوشتن آرام می گیرد

تا مهیا نشوی حال تو نیکو نشود... تا پریشان نشوی کار به سامان نشود


به قدمت و عظمت کلیسای نوتردام هم که باشیم، گاهی آتشی لازم است تا از نو بنا شویم و تغییری رخ دهد.


نظرات 3 + ارسال نظر
Amir دوشنبه 2 اردیبهشت 1398 ساعت 12:27 ق.ظ http://mehrekhaterat.blogsky.com

سپیده خاطرات من تو اینستاگرام فعاله ؟؟؟ همون که آدرس وبلاگش selena0cute بود؟ و گفته بود عکس فیس بوکش یه لاله زرده ؟؟؟

سلام
بنده ایشون رو نمیشناسم
اینطور که معلومه شما بهتر میدونید

مانا چهارشنبه 28 فروردین 1398 ساعت 06:43 ق.ظ

گولو جونم تو فیس بوک صفحه نمیسازی؟ تو اینستاگرام بیا لاقل اونجا با سپیده خاطرات من و گیلاس و فندق هفتاد کیلویی و بچه های دیگه دورهم هستیم خیلی خوبه

سلام
خوبی مانا جان
نه عزیزم
همینکه بدونم حال همه خوش هست برام کافیه
خیلی اهل معاشرت نیستم
وبلاگ برای من مناسبه

نرجس چهارشنبه 28 فروردین 1398 ساعت 01:03 ق.ظ

آقو من از خیلی قدیما میخونمتا
گاهی روشن گاهی خاموش
خب دلموون آب شد یه کم از آشناییت و همسرت و وقایع اتفاقیه بوگو

سلام نرجس جان
شما لطف داری
اشنایی خاصی نداشتیم اخه
شانزده هفده سال قبل هم دانشگاهی بودیم
که البته همدیگه رو ندیدیم توی دانشگاه
یک سال و اندی قبل توی گروه فارغ التحصیل های دانشگاه اشنا شدیم و مدتی بعد رابطه جدی تری بینمون شکل گرفت

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.