پرنده گولو

آن صد و بیست و چهار هزار بین النهرینی هم دردی از من دوا نکردند

پرنده گولو

آن صد و بیست و چهار هزار بین النهرینی هم دردی از من دوا نکردند

زیرا تمدن زنانه است

گولو ققنوس نیست، اما هر از چند گاهی از خاکستر روزگار سربرمیاورد. گیرم آتش را خود به پا کرده باشد، گیرم دردهای زایش را ناله کرده باشد، هرچه که باشد گولو اینجاست و اینجا سرزمین مادری کلماتش است... 
امروز روز مبارکی است. می دانم....