پرنده گولو

آتشی در درون من است که با نوشتن آرام می گیرد

پرنده گولو

آتشی در درون من است که با نوشتن آرام می گیرد

چه میشد آدم سرش را بگذارد ماه ها بخوابد

نشسته ام توی جلسه آموزشی نرم افزار جذب و استخدام.با خودم فکر میکنم اینهمه ادم چقدر حوصله دارند. به درک که باید تلاش کنیم بهترین ها را جذب کنیم. این همه فرم به چه دردی میخورد وقتی مامان توی آی سی یو خوابیده و هی خون تزریق می‌کنند و هی هیچی. چه فرقی می‌کند وقتی انقدر خسته ام که برایم فرقی ندارد پس فردا بگویند نماینده فلان شرکت توی جلسه تیلیک تیلیک اشک ریخته و ادای گوش کردن درآورده.  من خسته،عصبانی،فرسوده و غمگینم. 

 میل ندارم با هیشکی حرف بزنم و هیچ کس بهم قوت قلب بدهد. 

من ۲۰۲۴ را با مجموعه ای از حس های پررنگ و شدید و خشن شروع کرده ام.